در بازی Saints Row بازیکنان وارد یک شهر تخیلی به نام Santo Ileso در جنوب غربی آمریکا می‌شوند. دنیایی مملو از جنایت و شما به همراه همراهان و دوستان خود باید The Saints و امپراتوری خود را در خیابان‌های Santo Ileso تشکیل دهید و برای حفظ آن مبارزه کنید. این بازی یک ریبوت ضروری برای مجموعه‌ای است که از کنترل خارج شده و Volition بدون از دست دادن ماهیت احمقانه، خشن و خام خود تصمیمات هوشمندانه‌ای برای بازی خود گرفته است.

بازی Saints Row مرزهای احمقانه بودن را بیش از نیاز گسترش می‌دهد، اما همچنان می‌تواند چشمه‌ای از اکشن پر هرج و مرج سری را به نمایش بگذارد. داستان بسیار ساده و قابل پیش‌بینی است، اما گذراندن زمان با کاراکترهای متنوع آن، که به خوبی شخصیت‌پردازی شده‌اند، جذاب به شمار می‌رود. این باعث شرمساری و ناراحتی است که گیم‌پلی چندان ایده‌های جدیدی را در خود ندارد و شامل مکانیک‌ها و طراحی مرحلۀ منسوخ شده می‌شود. سیستم مبارزات قابل قبول است و ماموریت‌های اغراق‌آمیز داستانی لذت‌بخش هستند؛ اما در میان این ماموریت‌ها شاهد اضافات و کلیشه‌های زیادی نیز هستیم. ریبوت کردن سری منطقی به نظر می‌رسید؛ با این حال، به شیوه‌های گوناگون، Saints Row در گذشته گیر کرده است و نمی‌تواند به میراث بر جای مانده از گذشته برسد.

بازی Hardspace: Shipbreaker یک تجربه علمی و تحلیلی است که در فضای متفاوتی جریان دارد. این بازی برای اولین‌بار در سال ۲۰۲۰ به‌صورت Early Access منتشر شد و اکنون نسخه کامل آن همراه با پورت کنسولی روانه بازار شده است. فرضیه غیرمعمول و قابل توجهی در مورد آن وجود دارد. بازیکنان با گیم‌پلی اول شخص می‌توانند سفینه‌هایی فضایی را در اختیار بگیرند که با مهندسی معکوس در کارخانه سفینه سازی قرار دارد و با گرانش صفر باید به سراغ‌شان بروید. آخرین تکه‌های فلز را جمع کرده و سعی کنید که سفینه مورد نظر خود را ایجاد کنید. اگر به عنوان یک شغل به این کار نگاه کنید و نه یک بازی، متوجه عجیب و غریب بودن آن خواهید شد.

این بازی علمی تخیلی رضایت بسیاری از منتقدین و بازیکنان را به همراه داشته است و مسائل جالبی هم در مورد آن مطرح می‌شود. این بازی دقیقا آنتی پازل عمل کرده است و از پرداختن به موضوعات جدی مانند حقوق کارگران و تشکیل اتحادیه هراسی ندارد. حتی اگر این کار کمی تکراری به نظر برسد، اما سازندگان به خوبی به سراغ آن رفته و روایت‌های جالبی را مطرح می‌کنند. بازیکنان هنگام مواجه ابتدایی با این بازی، متوجه فلج کننده‌ترین شکل از سلب قدرت خواهند داشت و شرکت قدرتمندی به نام لینکس در منظومه شمسی قرار دارد که با هزینه‌ای هنگفت به دنبال استخدام کارمندان جدید است.

بازی بر پایه یک فرضیه کمدی تاریک روایت می‌شود و قرار است که یک وارونگی هوشمند بین اعداد داشته باشید. بازی دو چندان جذاب‌تر و زیباتر دنبال می‌شود و سفینه‌هایی که شما هدایت آن‌ها را در بازی Hardspace Shipbreaker بر عهده گرفته‌اید، کم کم تحلیل رفته و شما باید بر پایه یک مهندسی مبتکرانه، باز هم بازی را در مسیر درست خودشان قرار دهید. هدف این بازی این است که سفینه‌های غول پیکر را تکه تکه جدا کرده و مطمئن شوید که به اجزای ارزشمند آن آسیبی نمی‌رسد. هر سفینه حاوی یک پازل پیچیده است که از اتصالات آلومینیوم و نانو کربن تشکیل یافته است و می‌توانید آن را با برش لیزری همراه کنید.

مانند بسیاری از مشاغل، همیشه پیچدگی‌هایی در این مسیر وجود دارد و اینجاست که بازی تنش را به حد اعلی خواهد رساند. برای اولین بار، کل بازی در گرانش صفر اتفاق می‌افتد. مسلما این موضوع می‌تواند باعث حالت تهوع شود. وقتی که تابلویی را از روی یک سفینه حرکت دهید، این سفینه در فضا شروع به دور شدن از شما خواهد کرد. این موضوعات اتفاقات ناگواری را رقم می‌زد و همان جایی است که شما باید وارد عمل کرده و با حل کردن یک سری پازل‌ها، از اتفاقات روی داده جلوگیری کنید. در لحظاتی هم این بازی به یک کمدی تمام عیار تبدیل می‌شود و باید خطاهای خود را تا حد ممکن کاهش دهید.

می‌توانید به سراغ سفینه‌های پیچیده‌تری در بازی Hardspace: Shipbreaker رفته و از راکتورهای سریع استفاده کنید. باید سیم‌های ناقص را پیدا کرده و ببینید که چگونه می‌توانید اثر گلوله‌های برفی وحشتناک را از روی سفینه خود خارج کنید. این بازی خطرهای فاجعه آفرین را به شما معرفی می‌کند و می‌توانید به‌خوبی پیشروی خود را در جهان بازی برقرار کنید. ترکیبی از یک درام پر مخاطره را در بازی می‌بینیم و ساختار شکنی سبب می‌شود که به طرز شگفت انگیزی داستان بازی شما را در خود درگیر کند. باید بدانید که یک سفینه دقیقا چه کاری را انجام می‌دهد.

سفینه‌هایی که در بازی هستند، در راس توجه قرار گرفته‌اند. داستانی را می‌بینیم که به گیم‌پلی هدف نزدیک شده است. یک سری گزارش‌های صوتی، چت‌های مخابره و المان‌های دیگر هم وجود دارد که کمپین بازی را تکمیل می‌کند. همه به‌صورت مخفیانه در شرکت لینکس تلاش می‌کنند که اتحادیه را متحد کنند. هر حرکت اشتباه می‌تواند به قیمت جان افراد تمام شود. باید لحظات پر تنش را پایان داده و کاری نکنید که همه با یک اشتباه جان خود را از دست دهند. بازی به شیوه‌ای ایده‌آل نکات طنز آلود خود را هم حفظ کرده است و با دنبال کردن داستان کاراکترها، گاهی اوقات هم روایت ناراحت کننده‌ای از مالکین سفینه‌ها خواهید شنید.

در شروع بازی Hardspace: Shipbreaker تجهیزاتی را می‌بینیم که می‌توانید آن‌ها را از لینکس اجازه کرده و به بدهی خود اضافه کنید. در ادامه می‌توانید این بدهی‌ها را با کارهایی که انجام می‌دهید، پرداخت کرده و تجهیزات بیشتری را هم دریافت کنید. جزئیات بازی توسط سازندگان مورد توجه قرار گرفته است و همچنان هم سیستم شبیه‌سازی بازی در بهترین وضعیت قرار دارد. داستان بازی تا انتها به زمان طولانی مدتی نیاز دارد و یک روایت سه پرده‌ای داریم که حدود ۳۰ الی ۴۰ ساعت زمان شما را خواهد گرفت. خود گیم‌پلی بازی در این مدت زمان تغییر چندانی نخواهد کرد.

بازیکنان به سفینه‌های جدید، پیچیدگی‌های کوچک و چند ابزار اساسی هم دسترسی خواهند داشت و حتی با افزایش ریسک در روایت، همچنان کارهای روزانه شما ثابت باقی مانده است. این بازی بدون شکل تکرار بسیاری در خود دارد و ۱۰ ساعت اول تجربه خود را شاید اصلا نپسندید. بعد از آن، داستان اصلی شروع شده و می‌تواند پیام‌های بسیار جالبی برای شما داشته باشد. بنابراین، در شرکت لینکس کار خود را ادامه داده و هر چه قدر هم که روایت تکراری و بی ارزشی را در ابتدا شاهد بودید، ادامه داده و به‌طور موثری شاهد تغییر در اوضاع باشید.

بازی Electrician Simulator شبیه سازی است که شما را در نقش یک برق‌کار قرار می‌دهد. انجام تعمیرات جزئی، با تعویض پریز و لامنپ شروع می‌شود و باید نصب سیستم‌های جامع در منازل مشتریان و تعمیر وسایل را برعهده بگیرید. گاهی اوقات هم باید سیم کشی را شروع کرده و به‌عنوان یک برق کار مجازی عمل کنید. خطر برق گرفتگی فیزیکی وجود نداشته و شما از پشت کامپیوتر می‌توانید حس یک برق کار را داشته باشید. درست مانند زندگی واقعی، شما وسایل خراب شده را تعمیر کرده و باید سوکت‌ها رامونتاژ کنید. گیم پد، کنترل از راه دور، اسپیکر، دو شاخه، لوستر و وسایل دیگر را تعمیر کرده و به سراغ تعویض لامپ‌ها و سیم کشی‌ها بروید.

خط داستانی بازی چندان عمیق نیست و باید مشتریان خود را شناخته و مشکلات‌شان را حل کنید. بازی حس یک برق‌کار واقعی را به شما خواهد داد و بیاد داشته باشید که از قبل از ملاقات با مشتری، باید تمام تجهیزات لازم را تهیه کرده و اطمینان حاصل کنید که همه چیز را دو بار بررسی می‌کنید تا جایی برای اشتباه باقی نماند. باید ببینید که چه چیزی می‌تواند جالب‌تر از چالش‌های جدید باشد. این کار هرگز خسته کننده نبوده و ملزم هستید که صندوق ورودی کارها را مدام چک کنید و سفارشات مختلف را هم بپذیرید. از کارهای کوچک گرفته تا تاسیسات الکتریکی پیچیده در این بازی نیاز به تعمیر شما دارند.

بازی Space Tail Every Journey Leads Home در سبک پلتفرمر ۲.۵ بعدی عرضه شده است و بازیکنان در یک طرح عمیق و احساسی غوطه‌ور می‌شود و او اجازه خواهد داشت که سیارات جدید را کشف کرده و با تمدن‌های بیگانه تعامل کند. هر سفری در بازی دیدگاه‌تان را تغییر خواهد داد و می‌توانید رشد شخصیتی خود را توسعه دهید. در این بازی باید دنیای اطراف خود را درک کرده و جهان را دگرگون کنید. داستان بازی از رویدادهای واقعی الهام گرفته است و زمانی را می‌بینیم که مردم فتح فضای کیهان را با فرستادن حیوانات به ستاره‌ها شروع کرده‌اند. بازی ادای احترامی به همه حیواناتی است که راه رفتن انسان به سمت فضا را هموار کرده‌اند.

بسیاری از این حیوانات به عنوان اولین فضانوردان، از این سفر جان سالم به در نبردند. داستان بازی Space Tail از تعریف ماجرای سگی به نام Bea شروع شده و موفق می‌شود تا شانس رفتن به فضا را برای انسان بیشتر کند. این سگ یک شخصیت شاد و شجاع است، اما بازیکن باید به یاد داشته باشد که او فقط یک سگ بوده و توانایی‌های محدودی دارد. او تمام خصوصیات سگ را به ارث برده و با پارس و دوست شدن با انسان می‌تواند ماموریت‌ هایش را انجام دهد. او می‌تواند بو کشیده، گوش کرده و مشاهده کند. این‌ها مکانیزم‌های اصلی حالت کارآگاهی هستند که به او در کاوش و درک محیط کمک کنند.